جود (عرفان)جود، اصطلاحی در حدیث ، اخلاق ، فلسفه و کلام و عرفان میباشد . معنا و تعریف جود در این علوم کاملاً یکسان نیست و به اعتبار برخی قیود و تأکید بر آنها، در کاربرد این اصطلاح و تعیین مصداق برای آن تفاوتهایی وجود دارد. در این مقاله جود در عرفان مورد بررسی قرار میگیرد. فهرست مندرجات۲ - تعریف جود از دیدگاه غزالی ۳ - جود انسان به نیابت از خدا ۴ - جواد، امهات اسماء الاهی ۵ - آثار تکوینی اسم جواد ۶ - آثار اسم جواد از دیدگاه جندی ۷ - مترادف بودن جود و سخا از دیدگاه عرفا ۸ - تفاوت جود و سخا از دیدگاه برخی ۹ - سخاوت د ر بنده ۱۰ - نسبت جود و کرم ۱۱ - فهرست منابع ۱۲ - پانویس ۱۳ - منبع ۱ - تعاریف عرفا از جودعرفا در باره جود اقوال و تعاریف مختلفی دارند، که از آن جمله است: بخشیدن بدون منّت و برآوردن حاجت نیازمند بدون دیدن نیازمند و بدون توقع دیدار او؛ عطای بدون درخواست؛ پیروی از «خاطر اول »، یعنی انجامدادن کار خیری که ابتدا و پیش از تصور ترک آن (خاطر ثانی) به ذهن خطور میکند؛ عطای بیشتر مال و حفظ اندک آن؛ بخشش و عطا به این اعتبار که بنده خدا در حقیقت مال خدا را میبخشد. [۱]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص ۲۴۹، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهجی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۲]
علی بن عثمان هجویری، کشفالمحجوب، ج۱، ص ۴۶۴، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ ش.
[۳]
محمد بن محمد غزالی، احیاء علومالدین، ج ۴، ص ۳۹، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
۲ - تعریف جود از دیدگاه غزالیغزالی [۴]
محمد بن محمد غزالی، احیاء علومالدین، ج ۴، ص ۳۹ـ۴۰، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
برخی از این تعاریف را بیانگر حقیقت جود ندانسته و در نهایت تعریف فلسفی جود را با اندکی تفاوت پذیرفته و آن را بذل و بخشش بدون عوض تعریف کرده است. او بر اساس این تعریف، جود را مختص خدا و اطلاق آن را بر انسان مجازی دانسته است. [۵]
علی بن عثمان هجویری، کشفالمحجوب، ج۱، ص ۴۶۵، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ ش.
۳ - جود انسان به نیابت از خدابه نظر ابن عربی [۶]
ابن عربی، الفتوحات المکیه، ج ۲، ص ۶۶۲، بیروت: دارصادر، ۱۳۹۰۰.
چون انسان حقیقتاً از خود چیزی ندارد و آنچه دارد از خداست، پس هر بخشش و جودی که به دست انسان انجام میگیرد به نیابت از خداست که مالک و رب هر مالی است و خدا از این طریق و به دست او این بخشش و عطا را بر خود واجب کرده است. [۷]
ابن قیم جوزیه، مدارج السالکین، ج ۱، ص ۲۳۰، ج ۱، چاپ محمدکمال جعفر، (قاهره) ۱۹۸۰.
۴ - جواد، امهات اسماء الاهیابن عربی [۸]
ابن عربی، الفتوحات المکیه، ج ۱، ص۱۰۰، بیروت: دارصادر، ۱۳۹۰۰.
[۹]
ابن عربی، کتاب انشاء الدوائر، ج۱، ص ۳۳، چاپ نیبرگ، لیدن ۱۳۳۶.
«اسم »جواد و مقسط را، در کنار اسمهای حی، عالم، مرید و قائل، امهات اسماء الاهی معرفی کرده و جواد را مشتمل و مهیمنِ بر هر اسم رحمانی معطی نعمت معرفی کرده است. [۱۰]
عبدالرزاق کاشی، لطائفالاعلام فی اشارات اهل الالهام، ج۱، ص ۲۲۶، چاپ مجید هادیزاده، تهران ۱۳۷۹ ش الف.
[۱۱]
سعیدالدین بن احمد فرغانی، مشارقالدّراری: شرح تأئیه ابنفارض، ج۱، ص ۴۴۷، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران ۱۳۵۷ ش.
[۱۲]
حیدر بن علی آملی، المقدمات من کتاب نصالنصوص فی شرح فصوص الحکم لمحییالدین ابن العربی، ج ۱، ص ۱۲۶، ج ۱، چاپ هانری کوربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۵۳ ش.
[۱۳]
عبدالرحمان بن احمد جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، ج۱، ص۴۰، پانویس ۳۲، که جواد را از اسماء ثانیه دانسته است، چاپ ویلیام چیتیک، تهران ۱۳۷۰ ش.
۵ - آثار تکوینی اسم جوادبه نظر ابن عربی، [۱۴]
ابن عربی، کتاب انشاء الدوائر، ج۱، ص ۳۸، چاپ نیبرگ، لیدن ۱۳۳۶.
پیدایش عالم به نیکوترین وجه و برترین نظم از لوازم و آثار تکوینی «اسم» جواد است. نظام عالم در نهایتِ اتقان و اِحکام است و بدیعتر از آن ممکن نیست موجود شود، زیرا اگر بدیعتر از آن ممکن باشد و خدا آن را نیافریده باشد، در این صورت خدا کمالی را نزد خود نگاهداشته و آن را نبخشیده و این بخل است و خداوند منزه از بخل.
۶ - آثار اسم جواد از دیدگاه جندیبه نظر جندی [۱۵]
مؤیدالدین بن محمود جندی، نفحه الروح و تحفه الفتوح، ج۱، ص ۵۸ ـ۵۹، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۲ ش.
آثار اسم جواد در همه عالم دائماً ظاهر است و همه موجودات محالّ و مجالی و مرایای ظهور اسم جوادند و اگر بنده یا از بنده بدون قصدی از او جودی واقع شود، مصداق «پیوند تعلق »است که بنده در آن نقشی ندارد؛ اما، چون بنده قصد تخلق به خُلق الاهی جود کند و پیدا و پنهان به این قصد جامه عمل بپوشاند و جود را خُلق خود کند، «پیوند تخلق »حاصل میشود و چون خُلق و خوی جود به مرحلهای رسد که نقش نفس او شود، در این صورت او مظهر اسم جواد است و «پیوند تحقق »محقق میشود و اسم جواد بر عرش دل استوا مییابد.
۷ - مترادف بودن جود و سخا از دیدگاه عرفابرخی عرفا جود و سخا را هممعنی دانسته و آنها را در یک باب مطرح کردهاند [۱۶]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص ۲۴۷، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهجی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۱۷]
طاهر بن محمد خانقاهی، گزیده در اخلاق و تصوّف، ج۱، ص ۷۶، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۷۴ ش.
[۱۸]
عبدالرزاق کاشی، مجموعه رسائل و مصنفات، ص ۴۸۵، که در تعریف سخا همان تعریف جود را آورده است چاپ مجید هادیزاده، رساله ۹: تحفه الاءخوان فی خصائص الفتیان، تهران ۱۳۷۹ ش ب.
با وجود این، بنا بر رأی برخی از کسانی که به نظریه توقیفی بودن اسماءاللّه معتقدند، اسم سخی از اسماء مروی نیست؛ ازاینرو، اطلاق آن را بر خداوند جایز ندانستهاند. [۱۹]
عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، ج۱، ص ۲۴۷، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهجی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۲۰]
علی بن عثمان هجویری، کشفالمحجوب، ج۱، ص ۴۶۳، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ ش.
[۲۱]
ابن فهد حلّی، عدّه الداعی و نجاحالساعی، ج۱، ص ۲۴۴، چاپ احمد موحدی قمی، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷.
کفعمی [۲۲]
ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ج۱، ص ۳۳۶، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵.
سخا را مرادف جود و از اوصاف کمالی دانسته و به همین دلیل اطلاق آن را بر واجب تعالی روا شمرده است.
۸ - تفاوت جود و سخا از دیدگاه برخیکسانی که میان جود و سخا فرق نهادهاند، سخا را برخلاف جود به عطای همراه با تمییز و غرض، بخشش اندک و نگاهداشتن اکثر مال تعریف کردهاند. [۲۳]
علی بن عثمان هجویری، کشفالمحجوب، ج۱، ص ۴۶۳، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ ش.
بر همین اساس و بنا بر حکایتی، هجویری [۲۴]
علی بن عثمان هجویری، کشفالمحجوب، ج۱، ص ۴۶۴ـ۴۶۵، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ ش.
سخاوت را مقام حضرت ابراهیم علیهالسلام و جود را مقام حضرت محمد صلیاللّهعلیهوآلهوسلم ذکر کرده است. به نظر سلمی [۲۵]
محمد بن حسین سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخشهایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، ج ۱، ص ۴۸۲ـ۴۸۳، چاپ نصراللّه پورجوادی، ۵: درجات المعاملات، چاپ احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش.
جود اتم از سخاست.
۹ - سخاوت د ر بندهسخاوت در بنده نیز همانند جود به بخشش مال محدود نیست و گونهای دیگر از سخا با عنوان سخاوت در دین مطرح است که در آن انسان امور را به خدا واگذار میکند و بدون چشمداشت اجر و پاداش، نفس و قلب خود را به حق میبخشد. [۲۶]
محمد بن محمد غزالی، احیاء علومالدین، ج۱، ص۴۰ـ۴۱، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲.
همچنین ابنعربی [۲۷]
ابن عربی، الفتوحات المکیه، ج ۲، ص ۱۷۹، بیروت: دارصادر، ۱۳۹۰۰.
سخای بنده را به اعطای حق به صاحب حق و مراعات انصاف تعریف کرده است.
۱۰ - نسبت جود و کرمدر باره نسبت جود و کرم، برخی به تفاوت میان آنها قائل شدهاند و کرم را، برخلاف جود، عطای مسبوق به درخواست و استحقاق تعریف کردهاند. [۲۸]
ابن عربی، الفتوحات المکیه، ج ۲، ص ۱۷۹، بیروت: دارصادر، ۱۳۹۰۰.
[۲۹]
داوود بن محمود قیصری، شرح محمود قیصری بر تائیه ابنفارض، ج۱، ص ۳۰۴، در ابنفارض، تائیه عبدالرحمان جامی: ترجمه تائیه ابن فارض، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ ش.
[۳۰]
علیخان بن احمد مدنی، ریاض السالکین فی شرح صحیفه سیدالسّاجدین صلواتاللّه علیه، ج ۴، ص ۳۶۸، که عکس این را گفته است، چاپ محسن حسینی امینی، قم ۱۴۱۵.
[۳۱]
علیخان بن احمد مدنی، ریاض السالکین فی شرح صحیفه سیدالسّاجدین صلواتاللّه علیه، ج ۷، ص ۱۷۳، که جود را بخشش مال، و کرم را اخلاق و افعال پسندیده دانسته است، چاپ محسن حسینی امینی، قم ۱۴۱۵.
۱۱ - فهرست منابع(۱) حیدر بن علی آملی، المقدمات من کتاب نصالنصوص فی شرح فصوص الحکم لمحییالدین ابن العربی، ج ۱، چاپ هانری کوربن و عثمان اسماعیل یحیی، تهران ۱۳۵۳ ش. (۲) ابن عربی، الفتوحات المکیه، بیروت: دارصادر، ۱۳۹۰۰. (۳) ابن عربی، کتاب انشاء الدوائر، چاپ نیبرگ، لیدن ۱۳۳۶. (۴) ابن فهد حلّی، عدّه الداعی و نجاحالساعی، چاپ احمد موحدی قمی، بیروت ۱۴۰۷/ ۱۹۸۷. (۵) ابن قیم جوزیه، مدارج السالکین، ج ۱، چاپ محمدکمال جعفر، (قاهره) ۱۹۸۰. (۶) عبدالرحمان بن احمد جامی، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، چاپ ویلیام چیتیک، تهران ۱۳۷۰ ش. (۷) مؤیدالدین بن محمود جندی، نفحه الروح و تحفه الفتوح، چاپ نجیب مایل هروی، تهران ۱۳۶۲ ش. (۸) طاهر بن محمد خانقاهی، گزیده در اخلاق و تصوّف، چاپ ایرج افشار، تهران ۱۳۷۴ ش. (۹) محمد بن حسین سلمی، مجموعه آثار ابوعبدالرحمن سلمی: بخشهایی از حقائق التفسیر و رسائل دیگر، چاپ نصراللّه پورجوادی، ۵: درجات المعاملات، چاپ احمد طاهری عراقی، تهران ۱۳۶۹ـ۱۳۷۲ ش. (۱۰) عبدالرزاق کاشی، لطائفالاعلام فی اشارات اهل الالهام، چاپ مجید هادیزاده، تهران ۱۳۷۹ ش الف. (۱۱) عبدالرزاق کاشی، مجموعه رسائل و مصنفات، چاپ مجید هادیزاده، رساله ۹: تحفه الاءخوان فی خصائص الفتیان، تهران ۱۳۷۹ ش ب. (۱۲) محمد بن محمد غزالی، احیاء علومالدین، بیروت ۱۴۱۲/۱۹۹۲. (۱۳) سعیدالدین بن احمد فرغانی، مشارقالدّراری: شرح تأئیه ابنفارض، چاپ جلالالدین آشتیانی، تهران ۱۳۵۷ ش. (۱۴) عبدالکریم بن هوازن قشیری، الرساله القشیریه، چاپ معروف زریق و علی عبدالحمید بلطهجی، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۱۵) داوود بن محمود قیصری، شرح محمود قیصری بر تائیه ابنفارض، در ابنفارض، تائیه عبدالرحمان جامی: ترجمه تائیه ابن فارض، چاپ صادق خورشا، تهران ۱۳۷۶ ش. (۱۶) ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، چاپ سنگی (تهران) ۱۳۲۱، چاپ افست قم ۱۴۰۵. (۱۷) علیخان بن احمد مدنی، ریاض السالکین فی شرح صحیفه سیدالسّاجدین صلواتاللّه علیه، چاپ محسن حسینی امینی، قم ۱۴۱۵. (۱۸) علی بن عثمان هجویری، کشفالمحجوب، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۸۳ ش. ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «جود»، شماره۵۱۷۹. |